این مطلب به نقل از سایت شخصی ایشان به این شرح است:
در پی برنامه ماه عسل شبکه سه که در تاریخ 30 تیر از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، ما مسئولین، جمعی از داوطلبین و گروه جوانان بنیاد کبری (س) لازم دیدیم طی بیانیهای نسبت به اقدام صورت گرفته در این برنامه مراتب اعتراض خود را اعلام کنیم. زیرا با در نظر گرفتن تمامی وجوه، نمیتوان بر نابخردی و بیاخلاقی نمایش داده شده چشم بست و با یک توجیه ِحداقلی ِعامهپسند سر کبک ِعقل و عاطفه را در برف جهل و ندانستن فرو برد.
برنامه «ماه عسل» که بناست پیش از افطار، جان روزهدار را از معنویت و عقلانیت سرشار کند تا ضعف و کاستی بدنی حاصل از روزه جبران شود و قرار است به عنوان یکی از پربینندهترین افطارانههای سیما، عطر خدا را به خانه مردم ببرد، راه را به خطا رفت و در حق «انسان» کوتاهی کرد. چرا که در مواجهه با زوجی که از داشتن فرزندی محروم بودند، به جای برخورد عقلانی و اخلاقی، فقط به تسکین آنی درد پرداخت و کودکی را به ایشان پیشکش کرد!
اما این در شأن «انسان» و آن «کودک پیشکش شده» نبود. در حالی که خداوند 27 بار با احترام از یتیم در قرآن کریم نام میبرد و حقوق او را محفوظ میدارد، چنین نحوه برخوردی نمیتواند الگو و سرمشقی مناسب برای مردم در حمایت از ایتام و کودکان بیسرپرست باشد. گویی شخص این کودک اصلا مهم نیست. کودکی که این چنین هدیه میشود مهم نیست که از انبار صدا و سیما و از اموال آن سازمان باشد یا از بازار او را تهیه کرده باشند. بلکه مهم این است که حضورش فقط اشک مخاطب را در آورد!
به راستی امروزه چگونه و در کجا پیشکش «انسان» جایز شمرده میشود که تهیهکنندگان برنامه از آن بهره برده و خود را مجاز به این کار دانستهاند.
همچنین در بخش دیگری از این برنامه، چهره کودکی که سرپرستی وی توسط خانوادهای تقبل شده را به راحتی نمایش دادند و با خود نیندیشیدند که او در آینده وقتی به مدرسه میرود، ازدواج میکند یا در قالب فعالیتهای مختلف به جامعه پا میگذارد، آیا میخواهد اینگونه شناخته شود؟ آیا میخواهد همه بدانند زندگی او را خانوادهای تقبل کردهاند و خبری از خانواده اصلیاش ندارد؟
آیا تنها وظیفه دست اندرکاران سیما پر کردن کنداکتورهاست؟ پس مسئولیت حفظ کرامت انسانها در هر دو سوی دوربین بر عده کیست؟ مسئول گرامیداشت خردورزی و اخلاق در تهیه برنامهها بر عهده کدامین رسانه است؟
به هر روی، آنچه که در «ماه عسل» رخ داد هم سیمای شبکه سه را نازیبا کرد و هم شأن انسانی کودکان را به ناکجا بُرد و هم دل مخاطبین را افسرد. امید است این حرکت مورد بازبینی و تصحیح قرار گرفته و رسانه ملی بداند بیش از همه مسئول حفظ کرامت انسان است، که اگر نباشد تلاش شبانهروزیاش به هیچ کار نمیآید.
سلامممممممممم!
دوستان به چندتا نویسنده عجبشیری برای سایتمون نیازمندیم.
عَجَبْشیرْ یکی از شهرهای غربی استان آذربایجان شرقی و مرکز شهرستان عجبشیر است. این شهر سرسبز در ۳۵ کیلومتری شمال غرب مراغه، در ۳۷ درجه و ۲۸ دقیقهٔ عرض شمالی، ۴۵ درجه و ۵۵ دقیقهٔ طول شرقی و در ارتفاع ۱۳۳۰ متری از سطح دریا قرار گرفتهاست. آب و هوای عجبشیر محلی بوده و منابع آب آشامیدنی و کشاورزی این شهر از طریق رودخانهٔ دیزجرود، چشمههای موجود در پیرامون شهر و نیز چاههای نیمهعمیق تأمین میشود. دریاچهٔ ارومیه در سمت غربی عجبشیر واقع شدهست.[۲]
عجبشیر۶۶۷۴۶ نفر جمعیت کل (شهرنشین و روستانشین) و۲۶۲۸۰نفرجمعیت شهرنشین را داراست. بسیاری از ساکنان این شهر کشاورز هستند؛ البته برخی نیز به قالیبافی و تولید صنایع دستی مشغولاند. از مهمترین محصولات کشاورزی عجبشیر میتوان به بادام، حبوبات، غلات، کشمش و میوههای درختی اشاره کرد.[۲]
قلعهٔ باستانی بارازلو (داش قالا ضحاک)[۳]که در روستای بارازلو قرار گرفتهاست، یکی از مهمترین آثار تاریخی عجبشیر بهشمار میرود و قدمت آن به دورهٔ ساسانیان و اوایل اسلام برمیگردد. در یک حفاری غیرمجاز که در محوطهٔ این قلعه صورت گرفتهبود، اشیای برنزی متعددی مربوط به سدههای ششم و هفتم هجری پیدا شدهبودند. از دیگر آثار تاریخی عجبشیر میتوان دژ و روستای تاریخی جنباداغ، قلعهٔ باستانی رویین و مسجد جامع عجبشیر را نام برد.[۲]
عمده دلیل شهرت این شهر وجود پادگان آموزشی ۰۳ در آن است. این شهر تا حدود یک سدهٔ پیش قصبه کوچکی بود؛ ولی امروزه پیشرفتهای بسیاری کردهاست و از امکاناتی نظیر آب و برق، ادارات دولتی، ایستگاه راهآهن، پادگان ارتش، درمانگاه، راه آسفالت، کتابخانه، کتابفروشی، مدرسه و مراکز خرید بهرهمند گشتهاست.[۲]
تعداد صفحات : 13
سایته خبری فرهنگی اموزشی مخصوصه تمامه ایرانی ها بخصوص عجبشیری ها